مدل آمیخته نوآوری Innovation 4P
مدل آمیخته نوآوری Innovation 4P
کشورهای در حال توسعه، اگر می خواهند فاصله خود را با جوامع توسعه یافته کاهش دهند باید بدانند که با روشهای معمول بهبود و منابع سنتی رشد و توسعه، به این مهم دست نخواهند یافت. آنها باید عامل یا عواملی را اهرم قرار داده تا در میان مدت، فاصلهای که در حالت عادی رو به افزایش است را ثابت نگه داشته یا کاهش دهند. یکی از توصیه شدهترین راهها، رشد و توسعه از طریق دانش، خلاقیت و نوآوری است. این نکته برای کسبوکارها در عرصه رقابت نیز مصداق دارد.
گام گذاردن در این مسیر ابزار تحلیل و برنامهریزی می خواهد و در اینجا میخواهیم یک تکنیک برای تحلیل شرایط سازمان به لحاظ نوآوری معرفی نماییم، مدل ۴P نوآوری. این مدل نوآوری مطابق تصویر، چهار بعد را در بر میگیرد که شامل موارد زیر میشوند:
- محصول product
کالاهایی که سازمان تولید و روانه بازار کرده و یا خدماتی که به مشتریان خود ارائه مینماید.
- موقعیت position
سازمان، محصولات و خدمات خود را به چه کسانی تحویل میدهد و ارائه مینماید.
- فرآیند process
روش و شیوهای که شرکت، محصولات و خدمات را ایجاد کرده و تحویل میدهد.
- پارادایم (مدل کسب وکار) paradigm
روشی که سازمان فکر میکند و شیوهای که کسب وکار خود را با آن متد انجام میدهد.
در هر یک از ابعاد نوآوری و در دو سر طیف، دو نوع نوآوری قرار می گیرد که از نوآوری جزیی و کوچک شروع شده و به نوآوری اساسی و بنیادین پایان مییابد.
نوآوری جزیی :
در این نوآوری، می توان گفت که ما همان کار قبلی خودمان را انجام می دهیم اما قدری بهتر. نوآوری جزیی در حیطه دانش و شایستگی موجود روی می دهد، دانشی که هم اکنون در دسترسمان قرار دارد.
نوآوری بنیادی :
ما یک کار متفاوت را انجام می دهیم، یا یک کار را به صورتی کاملا متفاوت اجراء می کنیم. این نوآوری، حرکتی است از الان و جایی که برای مان شناخته شده می باشد به جایی که نمی شناسیم و دانشاش را نداریم و باید که آن را بهدست آوریم.
نوآوریها در هر یک از چهار حوزه بالا و در سطح جزیی تا بنیادی، شرایط متفاوتی دارد که تعریف و توصیف آنها را به همراه مثال هایی در جدول زیر میبینید:
حوزه نوآوری |
سطح نوآوری جزیی |
سطح نوآوری بنیادی |
محصول/خدمات | یک ویرایش ارتقاء یافته از محصولی که هم اکنون تولید میشود مانند مدل ۲۰۱۹ تویوتا کرولا | یک محصول کاملا جدید و متفاوت همچون طراحی و ساخت خودروی الکتریکی تسلا یا خودروی هیبریدی پریوس |
موقعیت | بخش بندی مشتریان فعلی و سازمان دهی مجدد آنها
مانند دسته بندی جدیدی از ارائه خدمات سفر با قطار در چند بهای مختلف برای مشتریان فعلی و افزایش رضایت آنها از طریق متناسب نمودن انتظارهای آنها با قیمت بلیطی که میپردازند |
ایجاد بخش جدیدی از مشتریان و ساختاردهی مجدد بازار مانند تعریف و ارائه یک سرویس مناسب و ارزان سفر با قطار که مشتریان سفرهای اتوبوسی را جذب این سرویس جدید مینماید. یا ارائه یک سرویس بسیار لوکس و سریع که بخشی از مشتریان سفرهای کوتاه هوایی را جذب می کند. با این کار چارچوب و بخشبندی صنعت حمل مسافر در سه بازار سفر با اتوبوس، قطار و هواپیما، تغییر میکند |
فرآیند | نوآوری و ایجاد تغییر در فرآیندهای تولیدی و عملیات سازمان مانند بهبود دادن فرآیند برنامهریزی تأمین بهطوری که دوره گردش موجودی را از چهارهفته به دوهفته کاهش مییابد | پروسه ارائه خدمات و فرآیندهای عملیاتی سازمان بهصورت کامل تغییر یابد، بهعنوان مثال، سیستم فروش که مبتنی بر تولید و سپس بازاریابی برای فروش بود را به سیستم سفارشگیری آنلاین و سپس تولید بر اساس سفارش مشتری تغییر دهیم. در این روش سیستم توزیع کلان و خردهفروشی از میان برداشته شده و کالا بهصورت مستقیم به مصرف کننده تحویل داده میشود. |
پارادایم – مدل کسب وکار | شرکت در نحوه اعمال سیاست کسب وکار خود تغییراتی در جهت بهبود، ایجاد مینماید به عنوان مثال یک شرکت خرده فروشی آنلاین که محصولات و کالاهای مختلف را خریداری کرده و به فروش میرساند، برای برخی کالاها، به صورت حقالعمل کاری اقدام نماید و آن اقلام را برای تولیدکننده اصلی میفروشد یا اینکه بخشی از سرویس خود را در اختیار دیگر تولیدکنندگان قرار میدهد تا آنها محصولات خود را از طریق این سرویس ارائه کرده و به شرکت، کارمزدی از فروش بدهند. در اینجا چارچوب فکری مدیریت در کسب وکار، از خرید و فروش، به ارائه کننده سرویس، تغییر کرده اما به صورت بنیادی متحول نشده است. | نوع تفکر مدیریت ارشد در اداره کسب وکار و کسب درآمد، کاملا متحول میشود. به عنوان مثال یک شرکت صاحب هتلهای زنجیرهای، اپلیکیشنی توسعه میدهد که مسافران از طریق آن، خانههایی را برای اقامت چندروزه در کشور و شهر مقصد از مالکان آنها (که شاید برای سفر به کشوری دیگر رفتهاند) را اجاره میکنند. این یک نوآوری بنیادین در مدل کسب وکار است. |
کارکرد و کاربردهای مدل
با جمعآوری دادهها و ترسیم اطلاعات در قالب این مدل، پی میبریم که سازمان از نظر نوآوری در هر یک از ابعاد چهارگانه (که تقریبا تمام کسب وکار را پوشش میدهند) در چه موقعیتی قرار دارد؟ سازمان، به لحاظ دانش و شایستگی، در مسیر نوآوریهای خود، چه کمبودها و نیازهایی دارد؟ دانش و شایستگیهای جدید آن چیزی است که در سطوح مختلف سازمان و برای کارکنان شرکت مورد نیاز خواهد بود اگر سازمان حداقل در یکی دو بعد، برای سطح نوآوری بنیادین برنامهریزی کند.
مدیریت سازمان، متفکران و استراتژیستهای آن، میتوانند متوجه شوند که تغییر در هر یک از این چهار جنبه، چه اندازهای دارد و چه قدر بزرگ هست؟ آیا نوآوریها در محورهای مختلف با همدیگر تناسب دارند؟
ترسیم صحیح این مدل، نقطه آغاز درک ما از وضعیت کنونی و همچنین شناخت موقعیت آتی سازمان به لحاظ نوآوری میباشد. مانند این که سازمان در حال حاضر چه پروژههای نوآوری و در کدام یک از قسمت های سازمان دارد؟ ممکن است در آینده در کجا حرکت کند؟
آیا اگر در وضعیت کنونی، تاکید بر نوآوری محصول یا فرآیند میباشد، نیاز نیست در ادامه، بررسی بیشتری در مورد نوآوری موقعیت انجام دهیم؟ در کدام بازارهای جدید یا تحت پوشش، ممکن است بخواهیم حضور یافته یا تحرک بیشتری داشته باشیم؟
همچنین اگر اطلاعات لازم را در دسترس داشته باشیم، میتوان نقشههای ۴P نوآوری سازمانهایی که در یک صنعت حضور داشته و با هم رقابت میکنند را ترسیم کرده و مقایسه نماییم و از این ابزار برای کاوش فضاهایی که ممکن است دیگران ندیده باشند و برای ما فرصتهایی را در خود داشته باشند، استفاده کنیم.
منبع : John bessant – Joe tidd
ثبت دیدگاه
مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟به ما بپیوندید !