برای احراز یک پست مدیریتی آمادگی دارید؟ شایستگی خود را تست کنید

لطیفه و معما برای تست احراز پست مدیریتی

معماهای ما مشکل نیستند. در مورد هر سؤال، پس از اینکه پرسش را دیدید بلافاصله پایین تر نروید ( مزه نمی دهد ) اول، سعی کنید خودتان پاسخ بدهید و بعد پایین تر بروید ( مزه می دهد ) و پاسخ را بخوانید تا ببینید درست جواب داده‌اید یا که خیر؟

لازم به یادآوری است، پرسش ها و معماهای زیر، همان ها هستند که در دوران شیرین کودکی یا دوره هیجان انگیز نوجوانی شنیده اید اما ما کاربری بهتری برای شان پیدا کرده ایم و ضمن یادآوری خاطرات شیرین شما در آن دوران ها، با رویکرد و منظوری دیگر در اینجا استفاده شده اند.

آزمون زیر از چهار سؤال تشکیل شده که به شما خواهد گفت آیا برای این که یک مدیر حرفه‌ای باشید، شایستگی لازم را دارید یا نه؟

غیر از اینکه یک خودارزیابی هست، اگر هم مدیر عامل یا مدیر، مالک و صاحب شرکت یا کارخانه ای هم هستید می توانید از این تست برای ارزیابی و احراز صلاحیت مدیرانی که می خواهید استخدام نمایید استفاده کنید، به هر حال این آزمون در حد استانداردهای مدیریت جهان ! می باشد. نگارنده توصیه می کند که فقط تست را بگیرید و لطفا نتیجه را ملاک تصمیم گیری قرار ندهید. حداقل حسن خوبی اش این است که جنبه شوخی با مافوق متقاضی استخدام را می سنجید دیگر.

 

اول

از شما خواسته شده یعنی خواسته می شود یک زرافه را در یخچال قرار دهید. چه طور این کار را انجام می‌دهید؟ بله، یک زرافه واقعی را !

 

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

پاسخ

درب یخچال را باز می‌کنیم. زرافه (واقعی) را داخل یخچال می‌گذاریم و سپس درب را می‌بندیم.

*

پاسخ شما چه بود؟ آیا درست جواب داده اید؟

اگر  پاسخ درست داده بودید باید بگویم مشخص است شما از آن دسته مدیرانی هستید که تمایل دارند مسائل ساده را ببینند و الکی چیزی را بزرگ نمی کنید.

اگر پاسخ دیگری جز این داده باشید و گفته اید که نمی شود و فلان و این ها، بدون هر گونه پیشداوری باید بگویم از آن نوع مدیرانی هستید که عادت دارند موضوعات و مسائل را بدون دلیل و بی جهت ! پیچیده نمایند.

حالا پیچیده کردن به هر دلیل بماند، پیچیده از آن جهت که بگویند نمی شود و کاری نکنند یا کار را انجام دهند و بگویند که فقط ما بودیم که توانستیم.

*

*

*

دوم

 حال از شما خواسته می شود که یک اسب آبی را در یخچال قرار دهید. چه می‌کنید؟ یعنی چه طوری این کار را می کنید؟

دیگر حساب کار دست تان باید آمده باشد که ما فقط توی کار واقعی هستیم، و نه فقط زرافه که اسب آبی هم واقعی می باشد.

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

پاسخ:

آیا پاسخ شما این است که درب یخچال را باز می‌کنیم و اسب آبی را در یخچال می‌گذاریم و درب آن را می‌بندیم؟

نه واقعا همین است !؟

*

*

*

*

*

نه خیر، این درست نیست !

*

*

پاسخ این است که درب یخچال را باز می‌کنیم، زرافه را از یخچال خارج کرده، اسب آبی را در یخچال می‌گذاریم و درب آن را می‌بندیم.

*

*

*

اگر پاسخ شما درست بوده باشد ( حتی به این دلیل که داستان را قبلا شنیده بودید و جواب را می دانستید، نیم نمره با ارفاق ! ) پر معلوم است که شما به عنوان یک مدیر و البته یک مدیر حرفه ای، نتایج کارهای قبلی خود را به یاد دارید و یا هر عملی که در گذشته انجام داده اید، تصمیماتی که گرفته اید و دستوراتی که ابلاغ کرده اید، خود آنها، پیامدها و اثرات شان، همه و همه را به خاطر دارید و مسئولیت، قبول می کنید.

این با حافظه خوب داشتن متفاوت است. این، یک مدیریت است.

*

اگر هم پاسخی جز این داشته اید، احتمالا موقعیت های زیادی پیش آمده که نیروهای تحت امر، دستورها و گفته هایی از شخیص شما، به روی مبارک می آورند و به شما یادآوری می کنند که چه و چه و چه!  و شما در جواب می گویید که نه ! من همچین چیزی نگفته ام،

صد البته در آنجا حق با شما است! اما باز هم در سررسیدی، تبلتی، جایی، تصمیم ها و دستورهای خود به کارمندان را به طور خلاصه یادداشت نمایید. خودتان بهتر می دوانید که هر عملی، عواقب و تأثیرات خاص خود را دارد. باید که نتایج تصمیمات پیشین خود را در تصمیم گیری های فعلی در نظر داشته باشید که حداقل متناقض نباشند، اینکه هماهنگ باشند و در راستای اهداف سازمان و کسب و کار باشند که بماند.

 

 

سوم

شیر (شاه) یک کنفرانس برای حیوانات جنگل ترتیب داده است که به جز یک حیوان، همگی در همایش حضور دارند. فقط یکی به مهمانی نیامده، آن یک حیوان که دعوت شیر، شاه جنگل را بی پاسخ گذاشته، کدام است؟

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

پاسخ: اگر جواب شما اسب آبی است باید بگویم که درست فکر می کنید.

یادتان که نرفته!

که اسب آبی (طفلک) الان در یخچال است؟ یعنی هنوز، درون یخچال است.

پس حیوان غایب این جلسه باید اسب آبی طفلک باشد! نه این که آنجا سرد است و اسب و آبی طفلک، طفلکی است چون جا تنگ است و نمی تواند خمیازه بکشد!

*

*

*

*

*

هدف از این سؤال این است که حافظه شما در به خاطر سپردن اطلاعات سنجیده شود. یعنی محکم کاری شود، دوباره پرسیدیم که مطمئن شویم.

مقداری شبیه مقصود و منظور سوال قبلی بود. شما ببخشید دیگر بعضی وقت ها غیر شاعرهای محترم برای جور کردن قافیه، چون کفی برای گرفتن نمانده، کفگیر ما نویسنده ها هم برای سوژه و داستان به ته دیگ می خورد و مقداری آب به قصه بسته می شود، آن هم در این بحران بی آبی. ما خیلی که هنر داشته باشیم شاید بتوانیم یک چیزهایی را که بلدیم، قلمی کنیم.

*

اگر تا این جا به سوال ها پاسخ درست نداده‌اید اولا که ناامید نشوید و آن برگه استعفاء از پست مدیریتی تان را کنار بگذارید و امضاء نفرمایید خواهش می کنم، هر چند که رسالت طنز خودش اصلاح است و اصلاح جدی اما به هر حال این مطلب طنز است و جدی نیست، شما اگر مدیر نشوید به جایش حیف می شوید، امیدتان همیشه به خدا باشد، ضمنا برای اینکه مقداری اعتماد به نفس، ته شخصیت مدیریتی تان بماند نگران نباشید، بعد خدا ما هم به فکرتان هستیم، هنوز یک سؤال دیگر باقی مانده است و ما هم هماره به سکند چنس بیلیو داریم.

*

*

*

و چهارم

باید از یک رودخانه عبور کنید که محل سکونت کروکودیل هاست. شما قایق ندارید، چه می کنید؟

رودخانه و کروکودیل و قایق نداشته تان هم، همه واقعی هستند، دیگر باید رویکرد ما دست تان آمده باشد. اینجا چیزی fake نیست، یک مقداری سوررئال هست اما fake نیست، خیلی کلمه باکلاسی است این فیک!

پیاده هم هستید، اسب و اینها یا گورخر هم ندارید که پیشکش کنید، باید هم رد بشوید.

لطیفه و معما برای تست احراز پست مدیریتی

لطیفه و معما برای تست احراز پست مدیریتی

 

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

*

پاسخ: خیلی ساده است! اگر شنا بلد هستید که به داخل رودخانه شیرجه زده و با شنا از آن عبور کنید! اگر تابلوی ممنوعیت شنا را دیدید احترام بگذارید و گرنه شیرجه بزنید.

کروکودیل‌؟ کروکودیل ها؟ کروکودیل های واقعی؟ نکند واقعا می ترسید؟ البته ترس هم دارد. روی ما هم به عنوان نویسنده حساب نکنید، موز اگر قوت داشت کمر خودش را راست می کرد، ما خودمان هم می ترسیم، خیلی.

اما فکرش را هم نکنید، آنها الان در جلسه‌ای هستند که شیرشاه ترتیب داده! حتی اگر از اسب آبی (طفلی) هم ممکن است قدری چشم بزنید نگران او هم نباشید بله . . .  درست است، طفلکی! خمیازه هم نمی تواند بکشد.

هدف از این سؤال این است که مشخص شود آیا از اشتباه‌های قبلی خود درس می‌گیرید یا نه ! یک اشتباه را تکرار می کنید یا چی؟ حواس تان جمع سازمان و شرکت و کسب و کارتان است.

و . . .

2 پاسخ

ثبت دیدگاه

مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟
به ما بپیوندید !

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.