مزایا و کارکردهای مثبت تعیین اهداف کلان و هدف گذاری استراتژیک برای کسب و کار سازمان

مدیریت راهبردی و برنامه ریزی استراتژیک

استراتژی ها با مدنظر قراردادن اهداف بلند مدت سازمان تعیین و تدوین می شوند یا بهتر بگوییم استراتژی ها برای محقق ساختن هدف های کلان سازمان و دستیابی به آنها تدوین می گردند. تعیین اهداف کلان و هدفگذاری استراتژیک، جزئی از فرآیند اجرایی برنامه ریزی استراتژیک می باشد که می توان آن ها را با نگاه به چشم انداز سازمان تعیین نمود.

البته هدف گذاری های کلان سازمان صرفا در زمان تصمیم به اجراء و پیاده سازی فرآیند مدیریت استراتژیک نیست که الزامی و ضروری می باشد. هر شرکتی هر چه قدر کوچک یا بزرگ باید برای خود جایگاه و موقعیتی مطلوب را مشخص کند. شاید بتوان گفت که سازمان های بدون هدف و شرکت هایی که برای آینده خود هدف گذاری نکرده اند مانند موجودی گیج بوده که در مسیری تاریک و مبهم به سمت ناکجا آباد حرکت می کنند.

به ندرت می توان باور کرد و به سختی می توان تصور نمود که شرکتی بدون تعیین هدف و تلاش در جهت تحقق آن به موفقیت دست پیدا کرده باشد. دستیابی به موفقیت، تصادفی نیست. از سر دلخوشی به شانس و اقبال نیز نمی توان امیدوار به دستیابی به نتایج موفقیت آمیز و قابل توجه بود. فقط با تلاش در جهت دستیابی به اهداف سازمان از سوی تمامی مدیران و کارکنان است که می توان امیدوار بود تا یک بنگاه اقتصادی یا حتی عام المنفعه به جایگاه مطلوب و موقعیت دلخواه خود دست پیدا کند.

عموما هدف های بلند مدت برپایه توسعه، ارتقاء و بهبود، بیان می گردند و نمایانگر رشد و پیشرفت می باشند. شاید نیاز به یادآوری نباشد و بدیهی به نظر برسد که هدف ها در چه حوزه هایی قرار دارند و حاکی از بهبود در چه زمینه هایی می باشند با این حال در زیر چند نمونه از اهداف کلان و بلند مدتی که بنگاه ها معمولا برای خود اختیار می کنند ارائه می گردد.

  • افزایش درآمد حاصل از بالابردن حجم فروش یا ارزش ریالی محصولات و خدمات شرکت
  • بهبود سهم بنگاه از بازار
  • ارتقاء میزان سودآوری
  • تنوع در ارائه محصولات
  • توسعه سخت افزاری و زیرساخت های شرکت و افزایش دارایی های سازمان
  • بهبود ارزش سهام شرکت یا سهم هر سود
  • افزایش اعتبار و خوش نامی برند یا برندهای محصولات شرکت
  • صادر کردن محصولات شرکت به خارج از کشور یا افزایش میزان صادرات و به دست آوردن بازار در عرصه بین المللی
  • نائل شدن به اهداف اجتماعی سازمان

 

دوره زمانی جهت تعیین هدف های بلند مدت برای دستیابی به آنها، بازه های دو تا پنج ساله می باشد. این اهداف ویژگی هایی دارند که هنگام تعیین اهداف بایستی این نکات را مدنظر قرار داد. اهداف باید

  • قابل اندازه گیری بوده و به صورت کمی و مقداری قابل سنجش باشند
  • واقعی و قابل پذیرش بوده
  • روشن، شفاف و مشخص باشند
  • دارای چهارچوب زمانی بوده
  • و چالش برانگیز اما قابل دستیابی باشند

 

اگر هدف های کلان را به صورتی مشخص و شفاف برای سازمان خود تعیین کنید، مطمئن باشیدکه منافع زیادی را برای سازمان به همراه خواهند آورد. هدف های بلند مدت، مسیرحرکت و سمت و سوی فعالیت های سازمان را مشخص می نمایند، باعث هم افزایی می شوند و همچنین آیتمی مناسب و موثر برای به کارگیری در فرآیندهای گوناگون ارزیابی می باشند.

ضمن آن که از اهداف بلند مدت می توان در ارزیابی عملکرد مدیران ارشد، مدیران میانی و تمامی پرسنل سازمان استفاده کرده و برای سنجش سطح عملکرد کلی سازمان نیز می توان آن ها را به کار گرفت. میزان تحقق اهداف کلان سازمان، معیاری مناسب برای ارزیابی های مختلف می باشد.

برخی مزایای حاصل از تعیین صحیح اهداف کلان شامل موارد زیر می باشد.

 

  1. استفاده از اهداف کلان در تعیین اولویت ها

یکی از کارکردهای مهم اهداف کلان به کار بردن آن ها در اولویت بندی پروژه ها، فعالیت ها و اقدامات در سطوح مختلف سازمان می باشد. معمولا هنگام تصمیم گیری در مورد انتخاب پروژه های مختلف مانند طراحی و ساخت محصول جدید، ارزیابی پروژه های تحقیق و توسعه، انتخاب از بین پروژه های بهبود، جذب و پذیرش قراردادها و سفارش های مشتریان و غیره قدری پیچیدگی و ابهام وجود دارد. این شک و تردیدها در سطحی است که انتخاب، مقداری مشکل می شود اما در صورتی که اهداف عمده سازمان به صورتی شفاف، تعیین و تدوین گردیده باشد بسیار کمک رسان خواهد بود که تصمیم گیری بهتر و موثرتر انجام شود زیرا که ملاک و معیار جدی و مناسبی برای انتخاب وجود دارد.

 

  1. کاهش عدم اطمینان

معمولا تمام برنامه ریزی ها بر پایه یک سری پیش بینی ها استوار می باشد و آنچه که در مورد پیش بینی ها به قطعیت می توان گفت آن است که همیشه با درصدی خطا همراه هستند. این عدم قطعیت و عدم اطمینان با تعیین اهداف سازمان، قدری کاهش پیدا می کند و جای خود را به اعتماد بیشتری می دهد.

 

  1. کاستن از سطح تعارض ها و تضادها

اگر اهداف کلان سازمان با مشارکت مدیران تعیین شوند و اگر در مورد آن اهداف اتفاق نظر و هم رأیی وجود داشته باشد آنگاه تعارض ها، مخالفت ها و اصطکاک بین مدیران به کمترین حد خود خواهد رسید.

 

  1. سامان دادن منابع سازمان

سازمان دهی مجدد نیروهای انسانی سازمان و شکل دهی دوباره ساختار سازمانی با هدف اثربخشی و تحقق هدف های کلان سازمان از منافع تعیین اهداف بلند مدت سازمان می باشد.

 

  1. طرح ریزی مشاغل

طرح ریزی شغل ها و وظایف پرسنل و یا بازنگری شرح وظایف کارکنان با توجه به اهداف سازمان باعث اثربخشی بیشتر و موثرتر در ایفای نقش های تشکیلاتی اعضای شرکت می گردد.

 

  1. بهبود انگیزه پرسنل

تشویق پرسنل و تقویت روحیه آن ها با توجه به مشخص شدن مقصد و موقعیتی که سازمان می خواهد به آنجا برسد مزیتی قابل توجه می باشد.

 

  1. بالا بردن سطح درک مدیران و کارکنان سازمان

پرسنل از جایگاه سازمانی خود و نقشی که آن ها در رساندن شرکت به جایگاه مطلوب آن دارند، آگاه می شوند.

 

  1. ایجاد مبنای پایدار برای تصمیم گیری

معمولا مدیران ارشد و میانی دارای دیدگاه ها و رویکردهای متفاوت و گوناگونی بوده که در نحوه برنامه ریزی و اجرای فعالیت ها تأثیرگذار می باشد. اهداف کلان، مبنایی پایدار و یکسان را برای همه ایجاد کرده و برآیند همه فعالیت ها را به سمت اهداف بلند مدت سازمان تغییر جهت می دهد.

منبع : مدیریت استراتژیک –  فرد. آر. دیوید

 

1 پاسخ

ثبت دیدگاه

مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟
به ما بپیوندید !

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.