اهمیت و ضرورت طراحی و اجرای سیستمی برای مدیریت و گردش نقدینگی در کسب و کار و تلاش در جهت بهبود آن

متن حاضر مربوط به مقاله ای است که در روزنامه دنیای اقتصاد با موضوع مدیریت گردش نقدینگی کسب و کار نوشته ام.

در سالیان اخیر شرایط اقتصادی دچار تحولات و دگرگونی های زیادی شده است. بیشتر این تغییرات به صورت عوامل بسیار موثر محیطی، تأثیرهای متعدد و بعضا نامطلوبی بر كسب و كار بنگاه های اقتصادی گذارده است. در كل، مسائلی كه روی داده، فضای كسب و كار را تا حدود زیادی پیچیده و پر تنش كرده است. مجموعه تأثیرهای این اتفاق ها بر كسب و كارهای صنعتی و شركت های تولیدی بیشتر بوده است به طوری كه منجر به كاهش حجم تولید در بسیاری از صنایع گردیده است.

از نتایج و پیامدهای سیاست هایی كه در چند سال اخیر در حوزه اقتصاد از سوی نهادهای مسئول به كار گرفته شد بالا رفتن قیمت ها به دلیل تورمی افسار گسیخته بود. این مسائل باعث شد شیب افزایش قیمت در مدت زمان نسبتا كوتاهی به یك باره تند شده و افزایش یابد. این رویداد تأثیر بسیار منفی بر كسب و كارهای تولیدی گذاشت. در نظر اول می توان گفت که همان طور كه بهای عوامل تولید مانند مواد اولیه افزایش زیادی داشته به همان نسبت بهای محصولات تولیدی شركت های صنعتی نیز افزایش یافته و اگر هزینه های یك كسب و كار تولیدی بسیار بالا رفته در همان حال قیمت فروش محصولات نیز افزایش یافته و درآمد شركت ها نیز بالا رفته است پس نباید مشكل و مسئله خاصی وجود داشته باشد. این گفته تا حدودی صحت دارد اما تمام داستان نیست.

افزایش تورم و بالا رفتن بی سابقه قیمت ها به جز كاهش قدرت خرید مصرف كنندگان و بالطبع كاهش تقاضا در بسیاری بازارهای محصولات صنایع مختلف اثرات قابل ملاحظه دیگری نیز داشته است. همان طور كه مطلع هستید در برخی از صنایع، دوره تولید یك محصول یعنی از زمانی كه مواد اولیه و قطعات نیم ساخته وارد كارخانه شده و نهاده های تولید به کار گرفته می شوند تا زمانی كه به عنوان محصول نهایی خارج می شود زمانی طولانی است. البته این تمام زمانی نیست كه پول و نقدینگی جاری سازمان درگیر است. این زمان شامل دوره ای است كه یك كسب و كار تولیدی دارایی جاری و پول خود را صرف مواد اولیه و دیگر منابع تولید می كند تا زمانی كه پول حاصل از فروش دست سازمان را می گیرد. ساعت شمار از وقتی شروع می شود كه شركت پول نهاده های تولید را می پردازد تا زمانی كه پول حاصل از فروش كالا و محصول از طرف مشتری به حساب شرکت واریز گردد.

این دوره زمانی دوره گردش نقدینگی سازمان است

در برخی صنایع شاید نقطه آغاز و پایان دوره، شفاف نباشد و تکرار این بازه ها تا حدودی پیوسته باشد اما در برخی صنایع، دوره ای، مقطعی و گسسته است. یعنی سهم قابل ملاحظه ای پول درگیر یك دوره خرید، تولید، عملیات و همچنین توزیع و فروش می گردد. به هر صورت بیشتر صنایع با توجه به بالا رفتن قیمت مواد اولیه و دیگر ورودی ها و اقلام مایحتاج تولید مانند انرژی، ابزار آلات، مواد اولیه، قطعات یدكی، نیروی انسانی، حمل و نقل و . . . میزان نقدینگی مورد نیازشان به صورت ناگهانی تغییر کرده و در زمانی کوتاه به مقدار زیادی افزایش یافته است. حالا پیچ اصلی داستان دیده می شود، این حجم بالای نقدینگی به چه صورت و از كجا باید تأمین گردد؟

پاسخ این پرسش را همه می دانند که منابع مالی تأمین نقدینگی، موسسات مالی و اعتباری و بانك ها و تا حدی هم بازار غیررسمی پول هست. اما بانک ها در این برهه حساس و بنا به دلایل و عوامل مختلفی، چون گذشته نتوانستند نقدینگی مورد نیاز كسب و كارها را تأمین كنند. بنگاه های اقتصادی نیک متوجه شدند که برای مواجهه با این مشکل تنها هستند. بخشی از علل این مسئله یعنی عدم همراهی بانک ها با صاحبان صنعت، به علت وصول نشدن مطالبات بانک ها از همین شركت های تولیدی بود! این شرکت ها به دلیل ركودی که گریبانگیرشان شده بود نتوانستند بدهی ها و قسط های وام ها و تسهیلات دریافتی را به بانك ها پرداخت كنند.

به هرحال صنایع و كسب و كارهای تولیدی با مشكلاتی در ابعاد و جنبه های مختلف روبرو شدند به طوری که بسیاری از آن ها در مقابل این هجمه، تاب تحمل و طاقت رویارویی نداشتند. بخشی از آن ها به اجبار ظرفیت تولید خود را به دلیل ناتوانی در تهیه نقدینگی لازم كاهش دادند علی الخصوص صنایعی که سهم مواد اولیه در بهای تمام شده محصولات شان بالا بود.

فقط افزایش قیمت مواد اولیه نبود که شرکت های تولیدی را دچار مشکل می کرد. با توجه به عدم ثبات قیمت ها در برخی مقاطع زمانی و تغییرات بعضا بسیار كوتاه مدت قیمت اقلام مورد نیاز صنایع مختلف، فروشندگان و عرضه كنندگان به صورت تمام نقد کالاها و اقلام خود را به فروش می رسانند. در بسیاری موارد حتی باید پیش از دریافت کالا و مواد مورد نیاز، بهای آن ها تمام و كمال پرداخت می شد ضمن آنکه روز تحویل نیز به قیمت روز، مابقی قیمت را نیز بایستی می پرداختند. امروزه تا حدود زیادی مشکل اصلی یعنی تورم تحت کنترل قرار گرفته و رکود تورمی تبدیل به رکود تنها شده است. برخی اقدامات در دستور کار نهادهای تصمیم گیرنده قرار گرفت اما هنوز برای مشاهد نتیجه محسوس به نظر می رسد که زود است.

علت های دیگری نیز بود که باعث کاهش حجم تولید گردیده و آن، كاهش تقاضا از سوی بازار مصرف و مصرف کنندگان می باشد. قدرت خرید مصرف کنندگان به دلیل کاهش ارزش پول کشور و تورم بالا به حدود پایین رسیده و تقاضای بسیاری از محصولات تولیدی را کاهش داده است. توجه دارید که برای رسیدن به یک ظرفیت مشخص تولید چه حجمی باید سرمایه گذاری نمود و چه هزینه هایی باید صرف نمود. با اعمال برخی سیاست های انقباضی و استراتژی های تدافعی می توان برخی هزینه ها را تا حدودی کاهش داد اما چه تولید با ظرفیت کامل و چه با یک سوم ظرفیت، هزینه هایی هستند که همیشه باید پرداخت شوند. توجه کنید که پایین آمدن حجم تولید باعث شده كه مقدار تولید از مقدار متناظر با نقطه سربه سر پایین تر آمده و عملیات شركت ها در منطقه ضرر قرار بگیرد.

با وجود تمامی مشکلات، برخی شرکت ها در صنایع مختلف به راه خود ادامه داده و بسیاری از آن ها به هر صورت و شکلی از پس سختی ها برآمدند. آن ها راه های برون رفت مختلفی را در پیش گرفتند. تقابل با مشکلات و مسائلی از این دست، دانش، مهارت و تجربه مدیران عامل سازمان ها و مدیران کارخانه ها را به خوبی به چالش کشید. واحدهای اقتصادی و صنعتی شاید کمترین نقش را در بروز این وضعیت داشته اند اما حق ندارند غافلگیر شوند. هر مسئله ای راه حلی دارد حتی مسائلی که بسیار پیچیده اند و راهکاری مشخص را نمی توان برای آن ها برشمرد، گذر زمان اثربخشی راه چاره ها و رویکردها را نشان داد و می دهد.

مسئله بالا از آن جهت مطرح گردید و مورد بررسی قرار گرفت كه ضرورت ها و الزامات مدیریت جریان پول و گردش نقدینگی در كسب و كار را تأکیدی دوباره نماییم. حتی در یك شرایط عادی و معمولی نیز شما باید به صورتی نظام مند و سیستماتیک، جریان گردش نقدینگی را در سازمان خود مدیریت كنید، چه در مواقعی که رونق اقتصادی حکمفرماست و چه در شرایط ناخوشی و سختی قرار داریم که در دومی ضرورتی فزون تر دارد.

گردش نقدینگی در یک سازمان و بنگاه اقتصادی مانند جریان گردش خود در بدن یك موجود زنده می باشد. بدون یك جریان مناسب گردش خون، بدن دچار مشكل اساسی و حتی نابودی می گردد. سازمان ها نیز همین طور می باشند. اگر گردش نقدینگی، جریانی سالم نداشته باشد، سازمان دچار مشكلات جدی شده و به بیماری در حال احتضار تبدیل می گردد. شاید تصور بر این باشد كه مدیریت گردش نقدینگی در سازمان جزیی از وظایف واحد مدیریت مالی و حسابداری است اما این وظیفه مهم و اساسی، در وهله اول به دوش مدیریت ارشد سازمان بوده و هست. مدیر اجرایی ارشد كسب و كار و مدیر عامل سازمان باید توجه ویژه ای به این مسئله داشته باشد و ضمن هدایت و اداره این فرآیند، نقش و مسئولیت مدیران میانی خود در ایفای صحیح وظایف سازمانی شان را به آن ها خاطر نشان كند. واحد خرید نقش مهمی دارد، واحد فروش نیز همین طور، واحدهای تولید و برنامه ریزی نیز در این موضوع کاملا تآثیر گذار می باشند.

گام اول در این رویكرد بهبود، تهیه و طراحی یك طرح و برنامه گردش نقدینگی می باشد. شما باید ورودی ها و خروجی ها را شناسایی كرده و تعیین نمایید. پاسخگویی به پرسش های اساسی زیر نقطه شروع خوبی می باشد.

 

مدیریت گردش نقدینگی یک شرکت تولیدی شامل ورودی های نقدینگی و خروجی ها درآمد فروش هزینه سود

مدیریت گردش نقدینگی یک بنگاه اقتصادی شامل جریان ورودی های نقدینگی و خروجی های نقدینگی اعم از درآمد حاصل از فروش، هزینه ها، سود ناویژه، سود ناخالص، مالیات، سود صاحبان سهام و سود خالص و سود ویژه

 

چه عوامل و اقدامانی باعث افزایش نقدینگی می شوند؟
چه فعالیت هایی باعث كاهش نقدینگی می گردد؟

محل ها و مصارف نقدینگی باید به صورت دقیق مشخص شوند، دوره زمانی هر كدام نیز باید به صورت دقیق محاسبه شده و یا حتی الامکان تخمین زده شوند.

فروش محصولات شرکت و ارائه خدمات سازمان، دریافت تسهیلات و اخذ وام، واگذاری دارایی ها، افزایش سهام و. . . باعث افزایش نقدینگی می گردند و در مقابل خرید مواد اولیه، پرداخت اقساط وام ها و تسهیلات، پرداخت بدهی ها و . . . باعث كاهش نقدینگی می گردد. توجه به تمامی این عوامل عام و شناسایی عوامل خاص صنعت و كسب و كار شما بسیار مهم است. با توجه به این عوامل و در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات كسب و كار، بایستی طرح و برنامه ای مدون و حساب شده برای مدیریت نقدینگی شركت خود طراحی و پیاده سازی نمایید.

 

طراحی و اجرای سیستمی برای مدیریت و گردش نقدینگی در کسب و کار

طراحی و اجرای سیستمی برای مدیریت و گردش نقدینگی در کسب و کار

 

لینک مقاله : مدیریت نقدینگی در کسب و کار – منتشر شده در روزنامه گسترش صمت (صنعت ، معدن و تجارت) چهارشنبه ۱۲ خردادماه ۱۳۹۵

 

2 پاسخ
  1. جواد
    جواد گفته:

    سلام مهندس عزیز
    در سازمان ها اگر مدیر مالی، تخصص و دانش مالی کافی و مرتبط داشته باشد، وظیفه تنظیم جریان نقد به عهد ایشان می باشد که این امر یک مقوله تیمی بین تولید، بازرگانی و مالی می باشد
    متاسفانه خیلی از مدیران مالی ما به دلیل عدم شفافیت مالی واحدها در حد مدیر حسابداری تنزل کرده اند و یا دانش کافی ندارند تا به عنوان مدیر مالی تعریف شوند.

    پاسخ
    • حسین
      حسین گفته:

      با سپاس از حسن نظر جنابعالی
      صحیح می فرمایید جناب غلامی
      البته منظور از مسولیت مدیر ارشد سازمان در این باره ، بذل توجه کافی و هدایت و اداره این موضوع هست، طبیعتا.
      و گرنه بدیهی ست که بحث اجرا و عملیاتی نمودن این رویه به عهده مدیریت مالی هر شرکت می باشد.

      پاسخ

ثبت دیدگاه

مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟
به ما بپیوندید !

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.